اینكه حیات و انسان در روی زمین چگونه به وجود آمده پرسشی قدیمی است كه علم و مذهب و فلاسفه ماتریالیست و ایده آلیست پاسخهای متفاوتی به آن داده اند. بر اساس آنچه باستان شناسان و دیگر صاحب نظران روشن ساخته اند ، قصة آدم و حوا نخست در میان اكدیها و سومریها شهرت داشته و از آنان به كلدانی ها و آشوریها و دیگران رسیده است در تورات آمده كه ، اولین مرد ( آدم ) از گل و اولین زن ( حوا ) از دنده ی آدم به وسیله خدا بوجود آمدند ، خداوند آدم را از خاك زمین بسرشت و در بینی او روح حیات دمید و آدم ، نفس زنده شد . بنا بر نوشته تورات شیطان و مار دو نیروی مفسدی بودند كه آدم و حوا را كه ، در عدن بودند اغوا كردند دانشمندان میگویند در این افسانه ها می توان تأثیر محیط اقتصادی و اجتماعی و طبیعی موجدین آنها را یافت ، فی المثل در باره خلق انسان بدست آفریدگار از گل و خاك و دمیدن قسمتی از روح خود در او و جان جاویدان بخشیدن به او انعكاسی روشن از صنعت كوزه گری و مجسمه سازیست كه این هردو در آشور ، بابل ، مصر و فلسطین آنروزگار رایج بوده ، و در نتیجه به این افسانه ها شكل داده است .

در مورد  خلق معجزه آسای آدم و حوا در قرآن نیز آيات فراواني وجود دارد از جمله .:سوره آل عمران آیه 58 : مثل عیسی ، مثل آدم است كه خدا او را از خاك آفرید ، آنگاه به او گفت باش پس موجود شد . – سوره اعراف آیه 12 : شیطان گفت من بهتر از آدم هستم ، مرا از آتش و او را از گل آفریده ای . – سوره الرحمن آیه 14 : خدا انسان را از گل خشك مانند سفال آفرید – سوره حجر آیه 26 :  ما انسان را از گل سیاه عمل آمده خشك شده آفریده ایم . آیه 33 : شیطان گفت من بشری كه او را از گل سیاه عمل آمده خشك شده آفریده ای سحده نمی كنم . – سوره اسراء آیه 61 : شیطان گفت آیا به كسی كه او را از گل آفریده ای سجده كنم ؟ - سوره كهف آیه 37 : هم صحبت او به او گفت آیا به كسی كه ترا از گل آفریده است كفر می ورزی ؟ -سوره حج آیه 5 : ما شما را از گل آفریدیم آنگاه از نطفه سپس از علقه و آنگاه از مضغه ...

 خداوند اولین انسان را به نام آدم خلق كرده است ، آدم قبل از این آفرینش چیزی نبوده و از موجود زنده دیگری تبدیل نشده و پدر و مادری نداشته . یعنی آدم اولین انسانی است كه بر روی زمین پدیدار شده . آفرینش ابتدائی این آدم ( نخستین بشر یا نفس واحده ) كه پدر همه انسانهاست از خاك ، گل یا گل خشك سیاه یا گل چسبنده بوده . و بعد انسانهای بعدی را، از راه نطفه و علقه و مضغه ( تولید مثل ) می آفریند .
داستان خلق آدم و حوا در قرآن با نظریه  ثبوت گرائی  ( فیكسیسم ) یا اعتقاد به ماندن ، بی حركتی و عدم تغییر و تكامل در جانداران  ، مطابقت دارد.در قرآن ( همچون خدای سایر ادیان و داستانهای اساطیری ملل قدیم ) پیكر اولین انسان ، آدم را با گل ساخت و از روح خود در او دمید تا بصورت بشری راست قامت ، كامل ، ناطق ، دارای فهم ، درك ، شعور ، احساس ، اراده و اختیار درآمد . و بعد از همان جنس او، همسرش حوا را آفرید ، تا به زاد و ولد و تكثیر نسل  بپردازند . پس خداوند آن دو را با اعجاز خود ، بناگاه بوجود آورد ، یعنی  خلق الصاعه . این طرز فكر در مورد آفرینش ظاهرا سایر انواع جانداران را نیز شامل میشود .  ثبوت گرائی میگوید - جهان گیاهان و جانداران ، جهانی ا ست ساكن ، راكد و بدون تغییر و تحول و حركت ، كه از ابتدای آفرینش تا به امروز و تا زمانیكه خدا بخواهد ادامه دارد ، هر نوع از انواع جانداران و گیاهان مستقل هستند و هیچ ارتباطی ( از لحاظ جداشدن و تكامل از همدیگر ) با انواع  دیگر ندارند.تا سدهء 18 نظريه فيكسيسم مهمترين نظريه فلسفي بود در سده نوزدهم به تدريج دانشمنداني پديد آمدند  چون لاماك زيست شناس معروف فرانسوي كه ميتوان او را پايه گذار مكتب( ترانسفرميسم) يعني تغيير و تحول تدريجي گونه ها دانست وي نظريه تكاملي خود را در سال 1809 ( سال تولد داروين) به چاپ رساند و داروين با هوش سرشار خود بعد ها نظريه هايي در مورد تكامل ارائه داد كه جانشين نظريات لاماك شد
داروین و تكامل و ضربه ای كه به ثبوت انواع زد:

 داروین پس از جمع بندی تحقیقات خود به این نتیجه رسید كه تمام موجودات در اثر تكامل به یكدیگر مبدل میشوند ، هیچ انفصال و گسستگی در زنجیر جانداران نیست و هیچ نوعی ناگهان و خلق الساعه آفریده نشده است . او در كتاب بنیاد انواع ، به اثبات تكامل تاریخی دنیای جاندار وسیله تشریح مقایسه ای و اندامهای تحلیل رفته ، دلائل جنین شناسی تكامل ، دلائل سنگواره شناسی تكامل و...پرداخت . داروین خویشاوندی بین انواع را پذیرفت و قبول كرد پدیده تغییر و تحول موجودات روندی تاریخی است و از همین امر پی بردكه مسیر تكامل از اشكال ساده به سمت پیچیده است . انواع دائما بوجود می آیند و از بین میروند ، اگر ما آنها را بی حركت و عادی می بینیم بعلت كندی بسیار تغییر آنهاست ، حیوانات و گیاهان امروزی دنباله انواع معدوم شده دیرین اند و خود روزی محو  و یا تبدیل خواهند شد .(البته لازم به یاد آوری است كه انسان علاوه بر تكامل بیولوژیكی كه بسیار بطیء است و طی هزاران سال تغییر عمده ای نكرده ، دارای حركت تكاملی ویژه ای است بنام تكامل اجتماعی .)
انتخاب طبیعی نشان میدهد تنها ارگانیسمی موفق به ادامه زندگی خواهد شد كه مشخصاتی داشته باشد كه او را در نبرد زندگی یاری كند.هنگام تماشای طبیعت برای این همه چیز برایمان منطقی و معقول است كه : طبیعت خود ، موجودات نا كامل را معدوم میكند( چون نمی توانند با محیط سازش پیدا كنند) و آنهائی را كه برای زیستن مجهزتراند تقویت می نماید
دلائل دیرین شناسی : به علوم زمین شناسی ، سنگواره شناسی و باستانشناسی مربوط میشود و از جمجمه ها ، ابزارهای خشن بسیار قدیمی و اجداد بلافصل انسان ، میمونهای آدم نمای فسیل شده و عقب تر میمونهای پست تر، لمورها ، جنین داران پست تر ، كیسه داران اولیه و... بحث میكند
دلایل جنین شناسی :این دلایل روشن می سازند که جنین انسان در دوره 9 ماهه ای كه از اولین روز عمر خود تا تولد میگذراند ، تكامل تدریجی خود را با وجود كوتاه بودن این زمان تكرارمیكند . یعنی، جریان تقسیم سلول در مراحل اولیه رشد جنین ، به جریان موجودات تك یاخته ای كه احتمالا در دوره دوم دوران پیش از عهد اول از موجودات تك یاخته ای بوجود آمده اند شباهت دارد ، در روزهای پنجم یا ششم تقسیم در ساختمان دستگاه عضلانی جنین انسان , مرحله شاخه ای از حیوانات پست که در مرحله ای از تکاملشان سلسله اعصاب متمرکز در تیره پشت دارند را نشان میدهد ،جنین چند هفته ای انسان و سایر پستانداران در بعضی موارد به ماهی شباهت دارد, یعنی شکافهای گوش ماهی در اطراف سرو گردن جنین ظاهر میشود , سازمان عروقی آن بدستگاه عروقی ماهی شباهت دارد , قلب دو حفره دارد و همچنین شکل عمومی جنین , دم , شکافهای گوشک ها و تار پشتی و مغز جنین نیز به ماهی شبیه است ،انسان از مرحله دوزیستی نیز در جنین مشابهتهایی دارد مثلا پرده شناوری بین انگشتان که در جنین مشهود است , وتر عضلات راست شکم در قسمت سفلای جدار شکم از زوحیاتین بارث رسیده , و بلاخره انسان از ذوحیاتین بسیار قدیمی پلک سوم را بشکل تکمه اشکی ( برجستگی قرمز در زاویه داخلی چشم ) به ارث برده است .، انسان از اجداد خزنده اش نیزخصوصیاتی را به ارث برده است که آنها را میتوان در جنین چند ماهه در رشد مغز و ساختمان و کیفیات اتصال دست و پا با بدن بسهولت تشخیص داد.، شباهت بسیار زیاد جنین انسان و مراحل پستانداری تکاملی انسان بسیارند از جمله : جنین 6 هفته ای انسان دارای چند جفت غده پستانی اولیه است که موقتا در امتداد برآمدگی پستان مشاهده میگردد , کرکهای موئین کوتاه و نسبتا ضخیمی همه بدن را بجز کف دستها و پاها می پوشاند , در جنین بین 6 تا 12 هفته ناحیه دنبالچه کاملا مشخص میگردد و در آن انتهای یک ستون فقرات جنین با 8 یا 9 مهره دیده می شود که در اواخر این دوره بخش خارجی دم تقلیل می یابد و کوچک میشود ، همچنین در بعضی انسانها علائم حیوانی بطور استثنائی باقی می ماند ( اصطلاحا به آن آتاویسم می گویند ) که از اجدادمان به ارث رسیده مانند : انسانهائی که بدن آنها تماما از موهای بلند پوشیده شده ، گاهی در بعضی انسانها دم های مادر زاد پیدا می شود , گاهی ممکن است مردها یا زنهائی دارای پستانهای متعدد باشند , فقدان چین حلزون گوش در بعضی از جنین های انسان و تیزی نوک گوش که در بعضی افراد بالغ همچنان حفظ گردیده است , دو قلو یا چند قلو زائیدن که از مختصات حیوانی است ، رشد زیاد عضلات گوش که انسان را قادر می سازد گوشهایش را تکان دهد ، رشد بطنهای حنجره در قفسه سینه ، آثاری از دندانهای اضافی و غیره ، همچنین در بدن ما بعضی از بقایای حیوانی موجود است که بی کاره و عاطل مانده ولی اینها در بدن اجداد خیلی قدیمی ما کارهای معینی را انجام میدادند ، مثل آپاندیس ، گوشت سرخ درون چشم , عظله گوش ، چروکهای سق کام دهان ، دندانهای عقل ، موهای اضافی بدن ، عضلاتی که زیر پوست وجود دارند ، مهره ی دم ، ملاج و...
دلایل تشریح مقایسه ای و فیزیولوژی مقایسه ای تکامل:

انگلس در آستانه انتشار کتاب داروین نوشته است - این امر کاملا بدیهی است که علم وظایف الاعضای مقایسه ای ، فرضیه ایده آلیستی تعالی انسان و اشرف مخلوقات بودن وی را سخت تحقیر و خوار می کند .هرکس در هر گام این اتحاد شکل ساختمان بدن را در سایر پستانداران نیز مشاهده می کند و رد پای این یکسان بودن شکل در سیماهای برجسته تر به مهره داران و حتی مهم تر به حشرات و سخت پوستان و غیره کشیده میشود-

اگر بدن خود را با یکی از پستانداران ، مثلا آهو یا گرگ مقایسه کنیم می بینیم که در همه ما ، بدن از سر شروع می شود که در میان آن مغز است ، در صورت همه ما دو چشم ، بینی، دهان و دندانها و زبان وجود دارند ، گردن که بدن و سر را بهم ارتباط داده ازهفت فقره یا مهره تشکیل شده ، حتی در شترگردن دراز ، در همه ما قفسه سینه وجود دارد ، دو جفت بازو و ران با ساختمان و استخوان های تقریبا یکسان به اطراف متصل است، درون سینه همه ریه و در سمت چپ قلب قراردارد ، و خون سرخ در عروق همه جاریست و.....

تشریح مقایسه ای نشان داده که اعضای بدن با نظم مشابهی قرار گرفته اند و رابطه آنها با اعضای مجاور همانند است . چنین شباهتی برای این وجود دارد که جانداران از اجداد مشترکی نتیجه شده و بر اثر تکامل تدریجی ساختمانی متفاوت از همدیگر پیدا کرده اند . برای مثال شکل ظاهری دست انسان که برای گرفتن اشیاء سازش یافته است با باله بالن که پستانداری شناگر است و بال خفاش که پستانداری پرنده است ، تفاوت زیادی دارد ولی تشریح مقایسه ای نشان میدهد که همگی از روی طرح معین و مشترکی که به هم نزدیک بوده ایجاد شده اند .
 (از دلایل تشریح مقایسه ای و فیزیولوژی مقایسه ای تکامل و دلايل حاصل از طبقه بندي در مورد تكامل ميگذرم)



- داروین به وسیله کشیشی بنام ویلبرفورس که در راس هیئت روحانیون انگلستان بود به کفر و الحاد متهم شد و کشیشی بنام دافیلد سرنوشت داروین و یارانش را در آن دنیا در جهنم پیش بینی کرد.روحانی دیگری بنام سجویک نوشت که عقاید داروین اساس مذهب را رد میکند و انسانیت را به عقب می برد و مکارم و اخلاقیات را در دریای گمراهی و فساد غرق می کند. گلاخوف رهبر روحانی ارتودوکس نوشت ، دو بینش روبروی هم ایستاده اند یکی فلسفه مسیحیت که از قلب سرچشمه می گیرد و دیگری فلسفه علم، داروینیسم منکر آفرینش جهان بزعم تورات است ، نجات بخشی عیسی را قبول ندارد و شباهت خدا و آدمی را رد میکند پس آشتی بین آن دو محال است .
در پایان: هنوز جدال بر سر داروینیسم خلاقه و تکامل دنیای زنده و منشاء حیوانی انسان  دنبال میشود . برای مثال به جدال با داروینیسم در آمریکا اشاره ای می کنم : رهبری جنبش ضد داروین در امریکا بعهده بریان، منشی کاخ سفید در زمان ویلسون بود. او میگفت ( این عقاید آدمی را به الحاد می کشاند ، تئوری تکاملی تمدن بشری را تهدید می کند و برای مذهب خطرش کمتر از آن نیست . ایمان پایه زندگی اجتماعی است ، نیروهائی که زندگی را گرم کرده و کنترل می کنند از آن سرچشمه می گیرند . هرچه ایمان را تضعیف کند ، آینده بشریت را در معرض خطر قرار میدهد) کوششهای بریان بکمک پاره ای محافل سیاسی ، اقتصادی و مذهبی منجر به غیر قانونی شناختن آموزش داروینیسم در مدارس و دانشگاه های بعضی ایالات آمریکا گردید . مثلا قانون ایالتی تنسی می گوید : تدریس نظریه ایکه منشاء انسان را به حیوانات میرساند و منکر آفرینش انسان طبق گفته تورات میگردد در تمام دانشگاه ها و مدارس ملی و دولتی اکیدا غیر قانونی است . ممنوعیت آموزش داروینیسم در مدارس و دانشگاه های ایالات متحده پس از محاکمه جان اسکاپ در شهر دایتون رایج شد این معلم بیچاره در سر کلاس گفته بود بدون توجه به اصول داروینیسم زیست شناسی در روزگار ما مفهومی ندارد .

  دلم به شدت ميخواهد بگذرد از  مبحث روح  انسان كه مطالعات پاولف و سچنف اثبات نمودند که شعور محصول مغز است كه اگر وارد اين مبحث شوم من ميمانم وجوابي نداشته براي آن جرقه لاهوتی در وجود انسان پس كبكي ميشوم سر در برف تا خنكي برف نقطه جوش را پايين آورد