اين دل دردمند من باده پرست مي شود

باده و جام من تويي وه كه چه مست مي شود

تا  تو نظر كني دلم يكسره شور مي شود

همچو قناري نغمه خوان ، غرق سرور مي شود

آه كه هستي ام تويي از بر من كجا روي؟

من چه كنم كه بي دلم دل ز كفم كجا بري؟

رونق من،صفاي من ، بلبل شاخسار من

پر  بگشا  و  رو نما  بر  رخ  خاكسار  من

(88/3/1)