ريشه ها
چند روز قبل پست ريشه در خاك از وبلاگ گرد شهر با چراغ را ميخواندم...
ايشان به نظريه اي اشاره كردند كه "هنر كه امري متعالي و سبب پرواز روح ميشود ريشه در غرايز تناسلي دارد..."
ناخود آگاه جلوي چشمانم درختي ظاهر شد كه ريشه اي در خاك دارد و ريشه هايي به طرف آسمان
و بلافاصله به ياد ايام يادش به خير و كلاسهاي مورفولوژي گياهي و بحث ريشه ها،افتادم
و اينكه ريشه هايي هستند به نام (ريشه هاي هوايي arial root )كه بالاتر از سطح خاك روي ساقه ميرويند يكي از انواع ريشه ها ي هوايي ريشه هاي صعود كننده نام دارند گياهاني مانند عشقه و پيچ اناري *به كمك اين ريشه هابالا ميروند و صعود مي كنند
هنر و يا صفات خوبي چون عشق ورزي ، بخشش ، نوع دوستي و... همه در ماست اگر شرايط شكوفاييش را محيا كنيم ميتواند ما را مانند همين ريشه هاي صعود كننده تا عرش الهي بالا ببرد صفات ناپسندي چون كبر و غرور ومنيت ،حسادت و چشم و هم چشمي و ...در نظر من شبيه به (ريشه هاي شمعي poroporpillar root )هستند با اينكه از ساقه توليد ميشوند اما برعكس به زمين فرو ميروند و بر اثر تداوم ضخيم شده شبيه به تنه ميشوند چنين گياهاني هيچگاه سر بر آسمان نميسايند چون آن ريشه ها او را محكم و از چند محل به زمين متصل كرده ومانع صعود او ميشود گياه لور چنين ريشه هايي دارد درختي كهنسال اما كوتاه پر از ريشه هاي شمعي ضخيم!!
چطوره كمي با خودمون خلوت كنيم و ريشه هامونو يه برسي بكنيم!!
*پ.ن: در صد بالايي از خاطرات كودكي ام را در همين پيچ اناري كه البته سالها بعد با اسمش آشنا شدم جا گذاشته ام گياهي بود كه به كمك همين ريشه ها خود را تا لب ديوار بالا كشيده بود و ميخواست ببينه بيرون از حياط چه خبره با آن گلهاي خوش رنگ و از همه مهمتر شهد شيريني كه روي پرچم هاش داشت دل بچه هاي تو كوچه را برده بود و بچه ها با لنگه كفش و هر آنچه داشتند سعي ميكردند گلهاي آن را بدست آورند و در اين بين من و خواهرم با حس تملك و خودخواهي مانع اين كار ميشديم اگر دوباره كوچك ميشدم اين بار همه گلهاي كوچه را به آنها ميدادم و گلهاي حياط را با خواهرم تقسيم ميكردم!!
