هر چه خون اندر دل من بود
بيرون ريخت از اين ديده ها
حيف از آنچه جمع كردم!
ديده ام بر باد داد

***
من ِ شوريده ي شيدا چه كنم،
، گر نكنم،
دل پر از خون جگر
ببرم پيش نگار
تا نظر بر من شوريده ي شيدا فكند
خون دل را بخرد
پرتوء جانان بدهد.

راحله(12 بهمن 12 ق.ظ)


دل.jpg-92163