چكاوك
ديدم اي بابا !!
اينجا كه همش شده آه و ناله ! اومدم بگم شما ببخشيد اينو بگذاريد رو حساب كم و زياد شدن ميانجي هاي مغزي (همون مواد شيميايي كه از سلولهاي عصبي ترشح ميشه )يه كم سروتونينم كم شده و فنيل اتيل آمين و نور اپي نفرين و دوپامينم بالا رفته همين دوپامين سبب ترشح اُكسي توسين شده واسه همينه همش ميخوام به وصال معشوق برسم و ميگم پر بگشا و رو نما بر رخ خاكسار من! البته چون ترك اين اكسي توسين از هروئين هم ميگن بدتره پس قول نميدم ديگه از اين قبيل مثلا اشعار نگم و شما همچنان ميتوانيد بهره مند شويد واقعا به اين نتيجه رسيدم كه اگه اين به هم ريختگي نورو ترانسميتر هاي مغز نبود ما الان از وجود شعرا و عرفايي چون حافظ ، راحله و مولا نا بي بهره بوديم!!
همونطور كه ميدونيد يا شايد هم ندونيد ،آدمها از لحاظ وضعيت خواب به دو دسته تقسيم ميشوند:1-چكاوكها: كه سحر خيزند و 2- جغدها كه شب تا دير هنگام بيدارند و من امروز بعد از مدتها جغد بودن دچار توفيق اجباري شده به جرگهء چكاوكان پيوستم و حظي بردم وافر!
ساعت4:30 صبح بيدار شدم رفتم كه براي مامانم از يه دكتر مردم آزار ! وقت بگيرم كه اونم نشد (بايد فردا برم)اما لطافت هوا پس از باراني مفصل و صداي چهچه بلبلان نگذاشت دوباره مثل جغد برم تو خونم
پس از آن من بودم وكفشهايي كتاني و يك گلابي آبدار و محسن نامجو با ولووم بالا و خيابانهايي خلوت و پدال گاز و مدتي بعد پارك ملت و آنجا پر بود از چكاوكهايي كه به جاي پرواز دور پارك ميدويدند و من نيز با آنها همسو و چه لذتي داشت دويدن مثل يك كودك و ساعتي بعد نان سنكگ خشخاشي و بعد دوش آب سرد و تازه ساعت 7 شده بود و من حسرتي خوردم به جهت روزهايي كه در خواب غفلت از دست دادم!

پي آمد:
يكي از تصنيف هاي مورد علاقهء من بت چين با اجراي شجريان بوده و هست ولي امروز با توجه به اينكه اكتيويتهء من بالا بود بت چين گوش كردنم هم عوض شد.خوب چه اشكالي داره بت چين يه بار هم اينجوري اجرا بشه ؟البته نه با اين صدا! اينجوري قدرت مانـُور آدم زياد ميشه!!
بعد نوشت:
شاعر ميگه: دردم از يار است و درمان نيز هم ( اين درمان موقته تا وقتيه كه يار باشه)
ولي من ميگم : دردم از يار است و درمان فلوكستينه ( اين درمان قطعي تر به نظر ميرسه)