خداوندا  خدايـــــــا  باز  ميپرسي  تو  از  حالم  ؟!

چه گويم من كه بيدار هستم و از خشم سرشارم

سكوتي دارم ودر سينه ام فريادِ فرياد است

ز اين نامردميها روح من بيمار ِبيمار  است

غريو  بانگ  الله اكبرم بايد  بلــــرزاند

تمام پايه هايي را كه ميدانم نميماند.

( راحله 29 خرداد)


بعد نوشت:

ما ز ياران چشم ياري داشتيم       خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم