وَحدَه لا الهَ الا هو.
سالها میزیستم روی زمین...
در تار و پودِ فكر من بايد ها نبايدها
باشدها نباشدها
تا اينكه من دريافتم...
هيچ بايد و نبايدي در كار نيست
هيچ باشد و نباشدي
وهيچ كينه و انتقامي
و هيچ جبران و تلافي...
همه چيز در وجود ماست
عشق در وجود ماست
خدا در وجود مــــاست
و اين بودن مرا سرشار از نبودن ميكند
و گاه لبخند گلي
و نگاه گيلاسي
و چشمك شمعداني ...
مرا به مرز نيستي نزديكتر
و اين همه كثرت راهگشاي من است به عالم وحدت
باده پرست ميشوم وه كه چه مست ميشوم
اين همه آفريده را بينم و مست ميشوم
(راحله)
پ ن : وحدت، حقيقت وجود و کثرت نمايش زيباي وحدت و تجلي هنرمندانه آن است. هماهنگي، همصدائي و همنوائي در کثرت، گواه وحدت است.
موجودات عالم مظاهر كثرت هستند يعني وجود واحد پروردگار كه در مخلوقات تظاهر نموده صورت كثرت پيدا كرده است. اين همه رنگ ها و اشكال، تحولات و اندازه ها و فرم هاي مختلف كه در عالم مي بينيم چيزي جز كثرت يعني تكثير وحدت نيست.
رنگهاى آبى و قرمز رنگين كمان هيچ وجودى از خود ندارند، زيرا تنها نور، روشن و آشكار است . ما مىتوانيم از واقعيت و يا موجوديت و يا شيئيت قرمز و يا آبى سخن بگوييم، اما نه به اعتبار وجود مستقل خودشان، زيرا وجود آنها تنها گونهاى از وجود نور است
پس هرچه از پايين به بالا و به قاعده هرم هستي و نقطه وحدت نزديكتر شويم همين كثرات هم از بين ميروند و جاي خود را به وحدت ميدهند و با اين طرز تفكر به راحتي ميتوانيم اختلافات ذوقي و عقيدتي را از ميان برداريم .
و یکی هست هیچ نیست جز او
وَحدَه لا الهَ الا هو.