معمای هستی

ما ز خرابات عشق مست الست آمدیم نام بلا چون بریم چون همه مست آمدیم

از امير المومنين

+ نوشته شده در سه شنبه ۲ مهر ۱۳۸۷ ساعت ۵:۱۱ ب.ظ توسط راحله  | 
ببينيد، ببينيد، زماني، چو گردو شده بودم
درونِ قفسِ چوبي ِ اين عقل ِ چو گـــــردو
چه بي او شده بودم!
مرا عشق، مرا عشق، رها كرد از اين عقل
چــــو انجــــير و چونان تـــوت همـــه نــــرم،
همه او شده بودم!
(راحله)
  • خانه
  • پروفایل مدیر وبلاگ
  • پست الکترونیک
  • آرشیو وبلاگ
  • عناوین نوشته ها
نوشته‌های پیشین
  • آبان ۱۳۹۶
  • شهریور ۱۳۹۲
  • تیر ۱۳۹۲
  • خرداد ۱۳۹۲
  • اردیبهشت ۱۳۹۲
  • اسفند ۱۳۹۱
  • بهمن ۱۳۹۱
  • دی ۱۳۹۱
  • آذر ۱۳۹۱
  • فروردین ۱۳۹۰
  • دی ۱۳۸۹
  • آذر ۱۳۸۹
  • مهر ۱۳۸۹
  • مرداد ۱۳۸۹
  • تیر ۱۳۸۹
  • اردیبهشت ۱۳۸۹
  • فروردین ۱۳۸۹
  • اسفند ۱۳۸۸
  • دی ۱۳۸۸
  • آذر ۱۳۸۸
  • آبان ۱۳۸۸
  • مهر ۱۳۸۸
  • شهریور ۱۳۸۸
  • مرداد ۱۳۸۸
  • تیر ۱۳۸۸
  • خرداد ۱۳۸۸
  • اردیبهشت ۱۳۸۸
  • فروردین ۱۳۸۸
  • اسفند ۱۳۸۷
  • بهمن ۱۳۸۷
  • دی ۱۳۸۷
  • آذر ۱۳۸۷
  • آبان ۱۳۸۷
  • مهر ۱۳۸۷
  • شهریور ۱۳۸۷
  • مرداد ۱۳۸۷
BLOGFA.COM