+ نوشته شده در یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۷ ساعت ۵:۱۳ ب.ظ توسط راحله
|
ببينيد، ببينيد، زماني، چو گردو شده بودم درونِ قفسِ چوبي ِ اين عقل ِ چو گـــــردو چه بي او شده بودم! مرا عشق، مرا عشق، رها كرد از اين عقل چــــو انجــــير و چونان تـــوت همـــه نــــرم، همه او شده بودم! (راحله)